آخرین اخبار خبرهای تصادفی خبرهای پربازدید
  • سومین سالگرد رحلت حضرت آیت الله حاج سید عادل علوی رحمه الله زمان: پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ بعد از نماز مغرب و عشاء
  • حلول عيد الله الاكبر، عيد الولاية، عيد غدير بر تمام شیعیان جهان مبارک باد
  • شهادت مظلومانه حضرت محمد بن علی الباقر علیه السلام بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
  • شهادت مظلومانه حضرت امام جواد(ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
  • با عرض تبریک میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
  • شهادت مظلومانه حضرت امام صادق(ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
  • فرا رسیدن نیمه شعبان و میلاد منجی مستضعفان و محرومان جهان مبارک باد
  • با عرض تبریک ولادت سه نور امام حسین (ع) ، حضرت عباس (ع) و امام سجاد (ع)
  • شهادت مظلومانه باب الحوائج حضرت امام کاظم (ع) بر تمامی دوستداران آنحضرت تسلیت باد
  • با عرض تبریک میلاد مولود کعبه حضرت علی(ع)
  • با عرض تبریک میلاد با سعادت صدیقه کبری، فاطمه زهرا (س)
  • سالروز وفات ام الشهدا حضرت ام البنین علیهاالسلام تسلیت باد
  • با عرض تبریک به مناسبت میلاد با سعادت حضرت محمد (ص) و امام صادق (ع)
  • سالگرد وفات حضرت محمد(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) وامام رضا (ع) بر تمامی مسلمان تسلیت باد
  • فضیلت پیاده روی برای زیارت امام حسین (ع) در اربعین
  • ایام عزاداری سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد
  • دومین سالگرد رحلت حضرت آیت الله حاج سید عادل علوی رحمه الله زمان: پنجشنبه 29 تیر 1402 بعد از نماز مغرب و عشاء
  • میلاد امام علی بن محمد الهادی علیه السلام بر تمام شیعیان و دوستداران حضرتش مبارک باد
  • تبریک میلاد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
  • تبریک میلاد امام حسین، امام سجاد و اباالفضل العباس علیهم السلام
  • آخرین اخبار

    خبرهای تصادفی

    خبرهای پربازدید

    شهادت امام کاظم

    امشب شب زنجیر است
    امشب شب تازیانه است
    امشب شب دیواره است
    امشب شب سلول است و میله ها
    امشب کدام شب است که صدای شیون از آهنها میآید،
    صدای سوگ از تازیانهها بلند است،
    دیوارها نُدبه میخوانند و سلولها، وَ إِنْ یَکادْ میگیرند.
    آه! از برکه کُدام چشم بارانی، این همه اشک میجوشد؟
    کبوترها برای کیست که سرهایشان را به زمین میزنند؟
    خدایا! این چه پیروزی است، نگاه کن! این همه کبوتر چرا از آسمان، خود را به دیوار این سیاه چال میکوبند؟ چرا این همه ماهی در دجله، از آب بیرون میافتند؟
    چرا امشب ستارهها بیرون نمیآیند؟
    چرا ماه شیون میکند... ؟
    میترسم از پس این دیوار، به عشق نگاه کنم به پاهای خون آلود
    میترسم به خورشید نگاه کنم که در زنجیر است
    میترسم به ملکوتی نگاه کنم که جای تازیانه بر تن دارد...
    آه از جفای هارون...
    با عشق چه کردهای که دارد خون... ؟
    زمین خشکش زده؛
    یکی قطرهای آب برای این تشنه بغداد بیاورد؛ کربلا دارد اینجا تکرار میشود...

    امام کاظم

    مگر این گل محمد صلی الله علیه وآله ،
    کجا میخواست برود که سنگینی این همه بند، رهایش نمیکنند؟
    نگاه کن مچ پاهایش را!
    نگاه کن، دُرست مثل پاهای اسیران شام است
    چه قدر ایستاده نماز عشق خوانده!
    جگرم را آتش زدی بغداد؛ جگرت آتش بگیرد!
    این همه هستی من است که بر شانه های شکسته شهر،
    از زندان بیرون میآورند......
    این باب الحوایج است،
    خدای کرم است،
    سراسر خشوع است؛
    بگذار خودم را سبک کنم:
    اینکه میبینی میآید، مردی است که همه زخمهای مرا میدانست، این عشق است؛ خود عشق. این بهار است؛ خون آلود میآورندش .....